کلمات و اصطلاحات مربوط به طبیعت در آیلتس

۱۰ بازديد

اصطلاحات مربوط به طبیعت در انگلیسی

  1. کاهش استرس:

    • اصطلاح: relieve stress
    • معنی: کمتر کردن شدت و ناخوشایندی فشار روحی
    • مثال: "These stress management exercises can help you relax your muscles and relieve your stress."
  2. تحت فشار شدید روحی بودن:

    • اصطلاح: be stressed out
    • معنی: به شدت نگران و عصبی بودن
    • مثال: "Jayden was really stressed out before the test."
  3. پر بودن از …:

    • اصطلاح: be dotted with…
    • معنی: داشتن چیزهایی که در یک منطقه گسترده پخش شده اند
    • مثال: "The countryside is dotted with elegant buildings."
  4. قله‌های پوشیده از برف:

    • اصطلاح: snow-capped mountains
    • معنی: کوه هایی که در قله های آن‌ها برف وجود دارد
    • مثال: "With its snow-capped mountain ranges and gorgeous glens, Scotland is an exciting place to visit."
  5. مسیرهای پر پیچ و خم:

    • اصطلاح: winding paths
    • معنی: مسیری که مارپیچ است
    • مثال: "There was a long and winding path leading up to the cottage."
  6. تپه‌های کم شیب:

    • اصطلاح: gentle rolling hills
    • معنی: تپه هایی که سربالایی و سراشیبی ملایم دارند
    • مثال: "England has an abundance of gentle rolling hills."
  7. مواج/ پیچ و خم داشتن:

    • اصطلاح: undulating
    • معنی: دارای شیب هایی مانند امواج رو به بالا و پایین
    • مثال: "This area is characterised by grassy undulating hills."
  8. رنگین کمانی/ قوس و قزحی:

    • اصطلاح: iridescent
    • معنی: دارای رنگ های مختلف متغیر
    • مثال: "Leo’s latest fashion collection features materials that have an iridescent quality."
  9. سوسو زدن/ روشنایی لرزان داشتن:

    • اصطلاح: shimmering
    • معنی: برق زدن با نور ملایم
    • مثال: "I could see my shimmering reflection on the water."


در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با طبیعت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به طبیعت در آیلتس شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به طبیعت که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید.

کلمات و اصطلاحات مربوط به مسافرت Travel در آیلتس

۱۲ بازديد

اصطلاحات مربوط به مسافرت در انگلیسی

در آزمون آیلتس، اصطلاحات مربوط به مسافرت ممکن است در بخش های مختلف آزمون، از جمله Listening، Reading، Writing و Speaking ظاهر شوند. در این خلاصه، به برخی از مهم‌ترین اصطلاحات و کلمات مربوط به مسافرت در آیلتس اشاره شده است.

دسته جمعی آمدن/ رفتن به … (flock to…)

به معنای حرکت به سمت مکانی با تعداد زیادی است. به عنوان مثال:

It’s hardly surprising that tourists flock to see the area. (Cambridge IELTS 8)

جای تعجب نیست که گردشگران دسته جمعی برای دیدن این منطقه می آیند.

تعطیلات (مرخصی) با حقوق (paid holiday)

به معنای مدت زمانی است که از محل کار خود حقوق دریافت می کنید، اگرچه در محل کار نیستید. به عنوان مثال:

The majority of the workers have been entitled to paid holidays. (Cambridge IELTS 8)

اکثریت کارگران حق داشته اند از مرخصی با حقوق برخوردار باشند.

گردشگر کوله به دوش / کوله گرد (backpacker)

به معنای کسی است که با یک کوله پشتی در یک منطقه با پای پیاده یا وسایل نقلیه عمومی سفر می کند. به عنوان مثال:

Jayden is an avid backpacker and photographer.

جیدن یک کوله گرد و عکاس مشتاق است.

سوغات (souvenir)

به معنای چیزی است که یک نفر در طول تعطیلات می خرد تا بعداً به او یادآوری کند که آنجا بوده است. به عنوان مثال:

Adam kept the tickets as souvenirs from the trip.

آدام بلیط ها را به عنوان سوغاتی سفر نگه داشت.

کالای نمایشی (exhibit)

به معنای شی‌ای است که بخشی از یک نمایشگاه است. به عنوان مثال:

Some of the exhibits are fragile and we don’t want them to be accidentally knocked. (Cambridge IELTS 8)

برخی از کالاهای نمایشی شکننده هستند و ما نمی‌خواهیم تصادفاً ضربه بخورند.

آژانس مسافرتی (travel agency)

به معنای کسب و کاری است که به مردم کمک می کند تا مقدمات سفر را فراهم کنند. به عنوان مثال:

Unscrupulous travel agencies should be shut down.

آژانس های مسافرتی بی وجدان باید تعطیل شوند.

پکیج مسافرتی (package tour)

به معنای یک سفر کامل، شامل کرایه، محل اقامت و راهنمای تور، با یک نرخ فراگیر است. به عنوان مثال:

Package tours are a more convenient way to pick and choose how you want to travel in this region.

پکیج های مسافرتی راه راحت تری برای انتخاب و گزینش نحوه سفر در این منطقه هستند.

فصل شلوغی (فصل پررونق سفر) (peak season/high season)

به معنای دوره ای از سال است که گردشگران زیادی از یک مکان دیدن می کنند. به عنوان مثال:

Hotel room rates are normally higher during the peak season/high season.

نرخ اتاق های هتل معمولاً در فصل اوج / فصل شلوغی بالاتر است.

در اینجا چند نکته برای یادگیری و استفاده از اصطلاحات و کلمات مربوط به مسافرت در آیلتس آورده شده است:

  • سعی کنید با فرهنگ ها و مکان های مختلف آشنا شوید.
  • به کتاب ها و مقالات مربوط به سفر مراجعه کنید.
  • فیلم ها و برنامه های تلویزیونی مربوط به سفر تماشا کنید.
  • با دوستان و خانواده خود در مورد سفر صحبت کنید.

با تمرین و تکرار، می توانید اصطلاحات و کلمات مربوط به مسافرت را به راحتی یاد بگیرید و در آزمون آیلتس از آنها استفاده کنید.




در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در این آموزش آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با مسافرت در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به مسافرت Travel در آیلتس شما می توانید فهرستی از کلمات و اصطلاحات مربوط به مسافرت که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معنی و مثال از آنها مطالعه کنید. 

کلمات و اصطلاحات مربوط به غذا Food در آیلتس

۱۳ بازديد

اصطلاحات و کلمات مربوط به غذا (food) در آیلتس

در آزمون آیلتس، اصطلاحات و کلمات مربوط به غذا ممکن است در بخش های مختلف آزمون، از جمله Listening، Reading، Writing و Speaking ظاهر شوند. در این خلاصه، به برخی از مهم‌ترین اصطلاحات و کلمات مربوط به غذا در آیلتس اشاره شده است.

بهداشت (hygiene): عمل تمیز نگه داشتن خود یا محیط اطرافتان.

ظروف پخت و پز (cooking utensils): چیزی که برای آشپزی از آن استفاده می کنید.

مغذی (nutritious): حاوی چیزهایی که بدن شما برای سالم ماندن به آنها نیاز دارد.

تغذیه خوب یا سالم (good nutrition): غذایی که برای سلامتی شما مفید است.

چاق کننده (fattening): (در مورد غذا) باعث چاقی افراد شدن.

فصل چیزی بودن (be in season): در حال حاضر برای فروش موجود است.

خارج از فصل بودن (be out of season): زمانی از سال که سبزیجات یا میوه های خاصی برای خوردن موجود نیستند.

موجودی مواد غذایی (food supplies): مواد غذایی که موجود است.

غذای منجمد (frozen food): غذایی که با انجماد نگهداری می شود.

غذای کنسرو شده (canned food): غذایی که در ظرف فلزی بدون هوا نگهداری شده است.

غذای نیمه آماده یا حاضری (TV dinner): غذایی آماده منجمد که در ظرف می‌خرید.

تنقلات (refreshments): چیزی برای خوردن یا نوشیدن در یک مهمانی یا جلسه.

یک رژیم غذایی سالم (a wholesome diet): غذایی سالمی که یک نفر هر روز می خورد.

در اینجا چند نکته برای یادگیری و استفاده از اصطلاحات و کلمات مربوط به غذا در آیلتس آورده شده است:

  • سعی کنید با غذاهای مختلف و فرهنگ های غذایی مختلف آشنا شوید.
  • به کتاب های آشپزی و مقالات مربوط به تغذیه مراجعه کنید.
  • فیلم های مربوط به غذا و آشپزی تماشا کنید.
  • با دوستان و خانواده خود در مورد غذا و تغذیه صحبت کنید.

با تمرین و تکرار، می توانید اصطلاحات و کلمات مربوط به غذا را به راحتی یاد بگیرید و در آزمون آیلتس از آنها استفاده کنید.



یکی از موضوعاتی که در یادگیری زبان انگلیسی اهمیت بالایی دارد، موضوعات مربوط به غذا است. چه در سفر و چه در زندگی روزمره شما نیاز دارید در مورد غذا به زبان انگلیسی صحبت کنید یا سفارش بدید. یکی از اولیه ترین و مهم ترین کلمات و اصلاحاتی که باید بیاموزد انواع غذا به انگلیسی است. در مقاله کلمات و اصطلاحات مربوط به غذا Food در آیلتس قصد داریم اصطلاحات و واژگان تخصصی مربوط به غذا در انگلیسی  در یک جا جمع آوری کنیم.

آشنایی با اصطلاحات این بخش می‌ تواند به داوطلبان در کسب نمرۀ مطلوب در امتحان بین المللی مانند آزمون تافل و آزمون آیلتس کمک بسیار زیادی می کند.

کاربرد و گرامر shall در انگلیسی

۱۴ بازديد

کاربرد فعل وجهی shall در انگلیسی

فعل وجهی shall در زبان انگلیسی کاربردهای مختلفی دارد که در ادامه به مهم‌ترین آنها اشاره می‌کنیم.

1. shall به عنوان جایگزین have to, need to, be able to

در این کاربرد، shall معنای اجبار، نیاز یا توانایی را می‌دهد. به عنوان مثال:

I shall have to be at my office at 7.am. (ساعت هفت صبح باید در دفتر کارم حضور داشته باشم.) I shall need to prepare another file for the professor. (نیاز دارم (باید) برای استاد یک فایل دیگر تهیه کنم.) They shall be able to live in a container during their journey. (آنها قادر هستند که در طول سفر در یک کانتینر زندگی کنند.)

2. shall به عنوان پیشنهاد یا پیشنهاد

در این کاربرد، shall معنای پیشنهاد یا پیشنهاد را می‌دهد. به عنوان مثال:

Shall I wash the car? (ماشین را بشویم؟) Shall we bring the books from library? (کتاب‌ها را از کتابخانه بیاوریم؟)

3. shall به عنوان سوال یا درخواست

در این کاربرد، shall معنای سوال یا درخواست را می‌دهد. به عنوان مثال:

What shall we do with this body now? (الان با این جسد چه‌کار کنیم؟) When shall I water the Petos? (کی باید به گل پتوس آب بدهم؟)

4. shall به عنوان پیش‌بینی

در این کاربرد، shall معنای پیش‌بینی را می‌دهد. به عنوان مثال:

We shall be there at 8 pm. (ساعت 8 شب به آنجا خواهیم رسید.) I shall remember this moment forever. (تا ابد این لحظه را به یاد خواهم داشت.)

5. shall به عنوان بیان تصمیم

در این کاربرد، shall معنای بیان تصمیم را می‌دهد. به عنوان مثال:

I shall write a novel by next year. (تا سال آینده می‌خواهم یک رمان بنویسم.) We shall move to another house the weekend. (این اخر هفته می‌خواهیم به یک خانه دیگر اسباب‌کشی کنیم.)

6. shall به عنوان بیان تمایل

در این کاربرد، shall معنای بیان تمایل را می‌دهد. به عنوان مثال:

I shall dye the walls of my bedroom pink. (دوست دارم دیوارهای اتاق خوابم را صورتی کنم.) I shall buy a beautiful cabin in the forest. (دوست دارم یک کابین خوشگل در دل جنگل بخرم.)

7. shall به عنوان دستور

در این کاربرد، shall معنای دستور را می‌دهد. به عنوان مثال:

The files shall be prepared as soon as possible. (فایل‌ها باید هرچه سریع‌تر اماده شوند.) The window shall be kept open at all times. (پنجره‌ها باید دائما باز نگهداشته شوند.)

8. shall به عنوان بیان آینده

در این کاربرد، shall معنای بیان آینده را می‌دهد. به عنوان مثال:

I shall go abroad. (به خاج کشور خواهم رفت.) I shall feed the pets. (به حیوانات خانگیمان غذا خواهم داد.)

9. shall به عنوان بیان قول

در این کاربرد، shall معنای بیان قول را می‌دهد. به عنوان مثال:

I shall never forget the days you got my back. (هیچ‌وقت روزهایی که هوایم داشتی را فراموش نمی‌کنم.) I shan’t never do it again. (هرگز این کار را تکرار نمی‌کنم.)

نکات مهم در کاربرد فعل وجهی shall

  • فعل وجهی shall بیشتر در زبان رسمی استفاده می‌شود و در زبان غیررسمی کمتر رایج است.
  • فعل وجهی shall فقط با فاعل‌های I و we استفاده می‌شود.
  • فعل وجهی shall در کاربردهای 1، 2، 3، 4 و 5 می‌تواند با فعل وجهی will جایگزین شود.

امیدوارم این خلاصه برای شما مفید باشد.



برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با shall و گرامر آن و همچنین کاربردهای آن می توانید به مقاله کاربرد و گرامر shall در انگلیسی که توسط آکادمی زبان منتشر شده است مراجعه کنید.

آموزش کامل جملات شرطی نوع صفر در انگلیسی

۱۹ بازديد

کاربرد جملات شرطی صفر

جملات شرطی صفر برای بیان حقایق کلی یا روابط علت و معلولی که همیشه برقرار هستند استفاده می‌شوند. در این جملات، زمان هر دو بند زمان حال ساده است.

مثال‌ها:

  • حقایق کلی:
    • If water is heated to 100 degrees Celsius, it boils.
    • If you don't eat enough fruits and vegetables, you'll get sick.
  • روابط علت و معلولی:
    • If you don't study hard, you won't pass the exam.
    • If you don't brush your teeth twice a day, you'll get cavities.

نکات:

  • می‌توان از کلمات if و when به جای یکدیگر در این جملات استفاده کرد.
  • می‌توان ترتیب جملۀ شرطی را معکوس کرد و نتیجه (بند اصلی) را قبل از شرط (if-clause) بیان کرد.
  • علاوه بر when، می‌توانید از «unless» نیز به‌‌جای «if» استفاده کنید؛ اما توجه کنید که unless متضاد if است.
  • در موارد نادر، ممکن است با یک جملۀ شرطی صفر مواجه شوید که از زمان حال مختلف در بند «if» و جمله اصلی استفاده می‌کند.
  • می‌توانید از افعال حال استمراری و افعال وجهی در شرطی نوع صفر نیز استفاده کنید.
  • زمانی که می‌خواهیم دربارۀ قانونی صحبت کنیم، می‌توانیم از جملات شرطی صفر استفاده کنیم.
  • گاهی لازم است در شرطی صفر، قطعیت عمل دوم را با قید فراوانی تغییر دهیم.
  • اگر ترتیب جمله‌های شرطی را تغییر دهید، ممکن است لازم باشد ترتیب اسم‌ها و ضمایر را در جمله تغییر دهید.

 

توجه داشته باشید که جملات شرطی صفر برای بیان احتمال وقوع یک موقعیت در آینده استفاده نمی‌شوند. برای این منظور باید از جملات شرطی نوع اول استفاده کرد.

 

برای اطلاع از نکات بیشتر در رابطه با جملات شرطی نوع صفر و آشنایی با گرامر این جملات در انگلیسی می توانید به مقاله آموزش کامل جملات شرطی نوع صفر در انگلیسی سر بزنید.

آموزش کامل جملات شرطی نوع سوم در انگلیسی

۱۸ بازديد

شرطی نوع سوم را برای نگاه به گذشته از دیدگاه تغییراتی که در آن اتفاق افتاده و نتایج مختلف آن استفاده می‌کنیم. این نکات را هنگام استفاده از شرطی نوع سوم به یاد داشته باش:

 

  • ساختار جمله:
    • If + فاعل + had + وجه وصفی ماضی + فاعل + would have + گذشتۀ وجهی
    • مثال: If I hadn’t entered Ferdowsi University of Mashhad, I wouldn’t have my current friends.

 

  • استفاده از شرطی نوع سوم در شرایط مختلط:
    • if + فاعل + had + وجه وصفی ماضی، فاعل + would + شکل پایه‌ای فعل
    • مثال: If it wasn’t for my mom's support, I wouldn’t be where I am now.

 

  • برای بیان پشیمانی:
    • مثال: If I had studied harder, I wouldn’t regret failing the exam.

 

  • استفاده از "might," "could," یا "may" به جای "would" برای نشان دادن درجات مختلف امکان:
    • مثال: If he had called earlier, he might have caught me at home.

 

  • استفاده از شرطی نوع سوم برای توصیف وضعیت‌های متفاوت در گذشته:
    • مثال: If I hadn’t made that decision, I might have never traveled abroad.

 

  • استفاده از اختصارهای "had" و "would":
    • اختصارهای معمول: would've، could've، should've
    • مثال: If you had told me, I would've helped you.

 

  • نکته مهم:
    • "would" هرگز در جمله اگر (if-clause) ظاهر نمی‌شود.
    • ممکن است "had" به صورت اختصار "’d" ظاهر شود، اما اگر این اختصار در ابتدای "have" ظاهر شود، نشان‌دهنده "would" است.
    • از اختصارهای دیگر نیز استفاده می‌شود، اما توجه به جایگاه آنها مهم است.

 

برای اطلاع از نکات بیشتر در رابطه با جملات شرطی نوع سوم و آشنایی با گرامر این جملات در انگلیسی می توانید به مقاله آموزش کامل جملات شرطی نوع سوم در انگلیسی سر بزنید.

آموزش کامل جملات شرطی نوع دوم در انگلیسی

۱۴ بازديد

جملات شرطی نوع دوم در انگلیسی برای بیان موقعیت‌هایی استفاده می‌شوند که در واقعیت غیرممکن یا بعید هستند. احتمال بسیار کمی (1٪ احتمال) وجود دارد که قسمت اول جمله اتفاق بیفتد. اما اگر این اتفاق بیفتد، احتمال رخ دادن قسمت دوم 100% است.

ساختار جملات شرطی نوع دوم

ساختار جملات شرطی نوع دوم به صورت زیر است:

  • اگر (if) + گذشته ساده + would+ شکل پایه‌ای فعل (base form of the verb)

مثال

  • If I were younger, I would learn another language.

ترجمه: اگر جوان‌تر بودم، زبان دیگری یاد می‌گرفتم.

 

نکات کلیدی در مورد جملات شرطی نوع دوم

 

  • در شرطی دوم، شکل گذشته ساده فعل to be همیشه به صورت «were» خواهد بود نه «was»؛ چه برای اشخاص جمع (you, we, they) و چه برای اشخاص مفرد (I, he, she, it).
  • ما همچنین از شرطی دوم برای درخواست‌های بسیار مودبانه استفاده می‌کنیم.
  • در شرطی نوع دوم، می‌توانیم در بند اصلی به‌جای «would» از افعال وجهی (modal verbs) دیگر نیز استفاده کنیم.
  • ما از شرطی نوع دوم برای توصیف وضعیت فعلی غیر واقعی و نتیجۀ خیالی آن موقعیت استفاده می‌کنیم.
  • همچنین از شرطی نوع دوم برای بیان موقعیتی خیالی که در عین حال ممکن است در آینده اتفاق بیوفتد به همراه نتایج آن موقعیت استفاده می‌کنیم.

مثال‌های بیشتر

  • If I had a million dollars, I would buy a house.

ترجمه: اگر یک میلیون دلار داشتم، یک خانه می‌خریدم.

  • If I were a bird, I would fly.

ترجمه: اگر پرنده بودم، پرواز می‌کردم.

  • If I had a time machine, I would go back in time and change history.

ترجمه: اگر ماشین زمان داشتم، به گذشته برمی‌گشتم و تاریخ را تغییر می‌دادم.

 

برای اطلاع از نکات بیشتر در رابطه با جملات شرطی نوع دوم و آشنایی با گرامر این جملات در انگلیسی می توانید به مقاله آموزش کامل جملات شرطی نوع دوم در انگلیسی سر بزنید.

آموزش کامل جملات شرطی نوع اول در انگلیسی

۲۱ بازديد

جملات شرطی به توضیح شرایط و نتایج ممکن از یک وضعیت خاص می‌پردازند. بخصوص، بند "اگر" یا if-clause شرایط را مطرح کرده و بند اصلی یا main clause نتیجه ممکن را ارائه می‌دهد. این جملات از نظر معنایی توسط ترتیب بندی اجزاء مختلف تغییر نمی‌کنند.

 

استفاده از جملات شرطی نوع اول (first conditional) در زمانی که در مورد وقایع آینده حرف می‌زنیم و اطمینان داریم که شرایط ممکن است رخ دهند. این نوع جملات احتمال اتفاق افتادن شرایط را نشان می‌دهد.

 

نکات مهم در استفاده از جملات شرطی نوع اول:

  • ساختار جمله:
    • If + فاعل + مضارع ساده + بقیۀ جمله
    • مثال: If I study hard, I will succeed.
  • استفاده از کلمات دیگر به جای "if":
    • مثال: As soon as, as long as, unless
    • As soon as I read books, I will get wise.
  • استفاده از "will" برای بیان نتیجه:
    • If + مضارع ساده + will + فعل اصلی
    • مثال: If it rains, I will stay at home.
  • استفاده از "unless" به جای "if not":
    • مثال: I won’t travel to Europe, unless I find a good companion.
  • استفاده از "when" برای وقایع مطمئن:
    • مثال: When I clean the house, I will go shopping.
  • استفاده از جملات شرطی نوع اول در توصیف برنامه‌ها، قول‌ها، اخطارها، تهدیدها و ترغیب‌ها:
    • مثال: If I have money, I will lend you. (قول)
    • مثال: If you go hiking without sunglasses, your eyes will be damaged. (اخطار)
    • مثال: If you help me clean the house, I will help you write your homework. (ترغیب)
  • معنای "if" و "when":
    • "If" برای شرایط نامعلوم یا فرضی استفاده می‌شود.
    • "When" برای وقایع معلوم و قطعی استفاده می‌شود.

 

برای اطلاع از نکات بیشتر در رابطه با جملات شرطی نوع اول و آشنایی با گرامر این جملات در انگلیسی می توانید به مقاله آموزش کامل جملات شرطی نوع اول در انگلیسی سر بزنید.

صفر تا صد آموزش زمان حال ساده در انگلیسی

۱۲ بازديد

نکات اساسی حال ساده در زبان انگلیسی

  1. استفاده‌های اصلی حال ساده:
    • در مواردی که عمل در همین لحظه در حال انجام است.
    • زمانی که یک عمل به طور منظم اتفاق می‌افتد، حتی اگر ممکن باشد بی‌وقفه تکرار شود، به آن "حال نامعین" نیز اطلاق می‌شود.
  2. ساختار حال ساده:
    • بر اساس نوع شخص (اول، دوم، سوم)، می‌توان از پایۀ فعل یا افزودن -s یا -es به پایۀ اصلی برای ساختار جمله استفاده نمود. در سوم شخص مفرد، به جای فعل اصلی، یک -s یا -es اضافه می‌گردد.

 

ترجمه مثال شخص
من عاشق پدرم هستم. I love my dad. I
تو (شما) عاشقی پدرت هستی (هستید) You love your dad. You
او عاشق پدرش است. He loves his dad. He
او عاشق پدرش است. She loves her dad. she
این عاشق پدرش است. It loves its dad. It
ما عاشق پدرمان هستیم. We love our dad. We
آنها عاشق پدرشان هستند. They love their dad. They

 

  • ساختار منفی حال ساده:
    • برای منفی کردن اکثر افعال از افعال کمکی "do/does + not" استفاده می‌شود که قبل از فعل اصلی قرار می‌گیرند. این افعال می‌توانند به صورت "don't" و "doesn't" به اختصار بیایند.
  • افعال to be در حال ساده:
    • افعال to be بی‌قاعده هستند و برای ساخت جملات منفی آنها از ساختار "فاعل + فعل to be + not" استفاده می‌شود. این افعال را می‌توان به صورت "isn't" برای is + not، "aren't" برای are + not، و "I'm not" برای am + not نیز نوشت.
  • طرح سوالات در حال ساده:
    • برای طرح سوالات از ساختار "Do/Does + فاعل + فعل اصلی؟" استفاده می‌شود.
  • نکته آخر:
    • در صورتی که عمل موقتی را که در حال حاضر اتفاق می‌افتد می‌خواهیم توصیف کنیم، از حال استمراری یا present continuous استفاده خواهیم کرد.

 

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با گرامر حال ساده در انگلیسی و همچنین آشنایی با مثال هایی در این حوزه می­توانید به مقاله صفر تا صد آموزش زمان حال ساده در انگلیسی مراجعه فرمایید.

صفر تا صد آموزش زمان حال کامل استمراری در انگلیسی

۱۱ بازديد

حال کامل استمراری برای صحبت درباره اعمالی استفاده می‌شود که در گذشته شروع شده و در زمان حال همچنان ادامه دارند.

ساختار حال کامل استمراری: 

فاعل + فعل کمکی have/ has + been + وجه وصفی مضارع (شکل پایه‌ای فعل + -ing)

 

برای منفی کردن، "not"  بعد از "have" یا "has" اضافه می‌شود:

فاعل + فعل کمکی have/ has + not + been + وجه وصفی مضارع (شکل پایه‌ای فعل + -ing)

 

و برای سوالی کردن، فاعل و "have/has" جا به جا می شوند:

 فعل کمکی have/ has + فاعل + been + وجه وصفی مضارع (شکل پایه‌ای فعل + -ing)

 

مثال:

They have been working on this project for months.

(آن‌ها ماه‌هاست در حال کار بر روی این پروژه هستند.)


She has not been studying French recently.

(او اخیراً در حال مطالعه فرانسوی نبوده است.)


Have you been waiting here for long?

(آیا شما اینجا طولانی مدت منتظر بوده‌اید؟)

 

همچنین برای سوالات Wh، Wh در ابتدای جمله می اید و ساختار به این شکل است:

مثال:

What have you been doing all day? 

(تا این ساعت چه کاری انجام داده‌اید؟)


Why has she been crying?

(چرا او گریه می‌کرده است؟)

برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با گرامر حال کامل استمراری در انگلیسی و همچنین آشنایی با مثال هایی در این حوزه می­توانید به مقاله صفر تا صد آموزش زمان حال کامل استمراری در انگلیسی مراجعه فرمایید